شازده ای کوچک

جَـلوتی خَـلوت

شازده ای کوچک

جَـلوتی خَـلوت

خود بزرگ بینی یا دیگر کوچیک بینی!-996

وقتی تو خیابونا راه میری وضعیته هر چیزی مشخصه.اگه طرف کفاشه لزوما کفاشه...اگه طرف دکتر حتما دکتره که روپوش تنشه...شایدم اسکل باشه فکر میکنه دکتره کاپشن بپوشه!!

به هر حال هر حرفه ای شرایط ظاهری خودشو داره..وقتی منتظری که یه تاکسی سوار شی که تنه لشتو بندازی توش و بگی آقا گازشو بگیر سمته منزلمون اگه 2سو از 4سوی ـ چشت سالم باشه میبینی که سواره یه پیکان شدی که نگاه کردن بش از فحش بدتره...چه برسه که حالا سوارش شدی!!


مثلما هم توقع داری رانندش که از بس صورتشو نتراشیده شبیهه میرزا کوچک خان ـ حنگلی شده یه بنده خدایی باشه که از بس زورش به این زندگی نرسیده کارش به این داستان رسیده..

تا اینجا همه چی خوبه!اما تو باور نکن...برا اینکه وقتی ازت درباره کلاس زبانت میپرسه و سعی میکنی بپیچونیشو یه جوری بگی آقا جون میخای بچتو ثبت نام کنی خوبه یهو گوشتو یه مالشی میدی میبینی که داری خاطرات تحصیلش تو سنپطرزبورگ ـ روسیرو گوش میدی...یهو میبینی نصف راه رو انگلیسی حرف میزدی باهاشو نصف انگلیسی حرف زدنتو داشتی میگفتی:ساری..پیلیز ریپیت اگــین!


اینجاس که وقتی میخای دره ماشینو ببندی میگه have a good nightتو اصن نمیشنوی..چون باورت نمیشه...


یا اگه یه شبی تو یه پارکی مشغوله آب کردنه خزعولاته معدتی با انجام حرکاته ورزشی! یه مرده قد کوتاهی یا یه پراید داغان میاد و میاد تو پارک و دستاشو بالا پایین میکنه به دوستت لبخند میزنی که هه...یارو ازین گند اخلاقاس  که  با زنش دعواش شده اومده خالی کنه خودشو با 4تا وجه ووجه..


یهو میبینی پاهاشو حلقه کرده دوره انتهای یه میله ی 2متری داره رو هوا شیکم میزنه!!

وقتی میاد بت بگه این وسیلرو نزن واسه زانوهات بده دیگه وا میدی خودتو ورزشو ول میکنیو میخای یه دو کلوم باش حرف بزنی که یهو میبینی وسطه حل کردنه مسئله ریاضی و یادگرفتن از استاد ریاضی دانشگاهی!!!


اینجاس که میبینی تا دو دقه پیش خودت میخاسی هرجوری شده خدافظی کنی اما حالا داری اصرار میکنی بقیه جوابو بشنوی...


نمیدونم این اتفاق افتاده یا نه برا کسی اما حرفای ناگفتنیه زیادی از توش در میاد...مثلا کفاشی که نمایندگی سونی داشته تو کابل بعده جنگ محله کارش سره کوچه ی صاثب تبریزیه!



بعد با این شرایط من نمیدونم این مخالفای رززززیم چرا اینقد مینالن...وقتی دانشجوی خارج کشور  تحصیل کرده ی ما پشت رول داره شوفری میکنه و استاد باشعور دانشگاه تو خیابون دنباله انتقاله فرهنگه!توقع داری کسی جز ا.ن و خ.ر و قس علی هذه سکان ـ کشتیو بگیرن؟!!


حالا اصن چرا بحثو به لجن میکشی؟ها؟چرا هی سیاصیش میکنی؟!


میخام بگم که دور و ورمون توشهر پره راز شده...بس که صدا زیاد شده دیگه چیزی نمیشنویم...


بعد توی ـ یلا قبا و پیزوری تو خیابون راه میری حداقلش اینه که فک میکنن یه مهندسی چیزی هستی...یا یارو به طعنه بت میگه هر چی رفاه ماله پولداراس!!


آه ای خــــدای مـــن !




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد